پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۳ شهریور ۱۳۸۳، ۱۱:۳۶

گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر" بررسي مي كند :

اركان و اخلاق گفت و گو

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : گفت و گو اتفاقي در ساحت زبان است اما اين عبارت كلان نمي تواند به تمامي معرف گفت و گو باشد، چراكه ما اتفاقات زباني ديگري نيز چون: شعر، علم ، فلسفه و عرفان داريم و بدين رو بايد بر خصيصه هاي ديگري براي گفت و گو دست گذاشت. براي تعيين مشخصه هاي گفت و گو و تمايز آن با ديگر گستره هاي زباني مي توان آن را در سه محور معرفتي، اخلاقي و وجودي به بررسي نشست .

الف. گفت و گو به مثابه روشي معرفتي: اس و اساس معرفتي گفت و گو اين است كه " ديگري و خود" به عنوان طرفين گفت و گو اشتباه مي كنند اما اين حق را دارند كه اشتباه كنند و درباب اشتباهات خود به گفت و گو بپردازند. پيشفرض بنيادين معرفتي گفت و گو اين است كه حق مجسم و مجسمه حق جايي موجود نيست و حقيقتهاي گوناگون نزد افراد گوناگوني هستند . در اين ديدگاه حقيقت، شبكه و منظومه اي است كه از كنار هم قرار دادن حقايق گوناگون به دست مي آيد و در اين ميان ، گفت و گو ابزار مهم و اصلي كنار هم چيدن حقايق متكثر براي بازسازي وحدانيت و هويت حقيقت است. در اين فضاست كه گفت و گوي فردي كه خويشتن را حق مجسم و مجسمه حق مي پندارد چيزي جز حركت متكلفانه و تعارف منشانه معني نمي دهد. فردي كه تنها از آن رو به دامن گفت و گو توسل مي جويد كه ديگران را به ساحت حقانيت و هدايت بازگرداند بدون آن كه اين نكته را پيشفرض خود گرفته باشد كه خودش نيز انسان است و انسان به تعبيري، حوزه اي محدود اما واقف به محدوديت خود است سودي از ماجراي گفت و گو نخواهد برد. انسانيت انسان از آنجا شروع مي شود كه وي به محدوديت هاي خود از جمله جهل هاي خود واقف شود و كسي كه محدوديتهاي ذاتي و تبعي معرفتي خود را مدنظر نداشته باشد شرط اوليه و بنيادين گفت و گو را ناديده گرفته است.

گفت و گو اتفاقي در زبان و بنابراين يك بازي زباني است، ازاين رو در آن در اولين سطح،  تكثر فهم ها و تلقي ها برجسته مي شود و اين نكته وزن پرسش و سوال را در گفت و گو پررنگ مي كند. همان طور كه علم و فلسفه و ديگر حوزه هاي معرفتي بشر با پرسش آغاز مي شوند گفت و گو نيز بر پرسش متكي است. اگر پرسش پارسايي ذهن است - كه هست - و اگر معارف ما به قد و قامت پرسشهاي ما هستند آنچه در گفت و گو فرمان و زمام را در دست مي گيرد پرسشهاي ما ست. پرسشهاي نيكو،  روند گفت و گو را بهبود مي بخشند و مانع از آن مي شوند كه گفت و گو به تك گويي يا هرزه گويي مبدل شوند؛ پرسشها،  دريچه ها ي نوين و بديعي را به عرصه هاي نامكشوف ارزاني مي دارند.

در باب گستره معرفتي گفت و گو تذكار اين نكته ضروري است كه بازي زباني فرض كردن گفت و گو و سخن راندن از حقهاي متكثر ، مي توانند ما را بدان سمت رهنمون سازند كه قواعد گفت و گو را فراتر از نفس و نقش آن در نظر نگيريم و به ساخته شدن آن قواعد ضمن عمل گفت و گو باور داشته باشيم اما حق آن است كه بازي زباني فرض كردن گفت و گو و قايل شدن به حقهاي متكثر الزامآ حركت گفت و گو در ذيل يك سرمشق و بنابراين نسبي كردن معرفت و گفت و گو معني نمي دهد.  يعني در گفت و گو هم مي توان و هم بايد قايل به قواعد عام و مورد توافق بود .

ب. اخلاق گفت و گو: مقوله اخلاق هميشه و همه جا پس از ظهور ديگري مطرح مي شود و اين البته پيشاپيش منوط به ظهور "خود" و "فرديت" است. به همين جهت مي توان فرديت را در جايي با وجدان اخلاقي و دغدغه هاي ارزشي معادل گرفت و عالي ترين نمود و نماد فرديت را كلنجار رفتن با دغدغه هاي اخلاقي به حساب آورد.

در گفت و گو ، "ديگري" و بنابراين معضلات اخلاقي بوفور و بوضوح يافت مي شوند و با پررنگ شدن فرد، پرسشهاي اخلاقي گستره گفت و گو را در بر مي گيرند. "ديگري" اگر پرسش اخلاقي نيافريند ديگري نيست و تنها در يك گفت و گوي سالم و بهينه "ديگري" به تمامي خود را برآدمي عرضه مي كند. از اين عرضه، البته دغدغه ها و حساسيتهاي اخلاقي مي جوشند و بدين روي ، گفت و گو نه تنها معلول پرسشهاي اخلاقي كه علت آنها نيز به حساب مي آيد. اگر ديگري ديدگاههاي متفاوتي دارد و اگر ديگري در فضاي هنجاري خاصي قرار دارد و اگر او حتي در سرمشق گوناگوني جاي مي گيرد اينها همه به پررنگ شدن "ديگري" و زايش پرسشها و دغدغه هاي اخلاقي مهم و جدي ياري مي رسانند. از اين رو، در يك گفت و گوي سالم و بهينه كه هم پرسش هست و هم  ديگرگون بودن و هم چشم اندازهاي متشابه و متمايز ، مي توان مقام " اخلاق" را پررنگ يافت.

در اين ميان اما اخلاق گفت و گو اخلاق خاصي است ؛ مشاركت در مكالمه و گفت و گو ، تفاهم و همدلي، حضور طرفين گفت و گو در وجود يكديگر، تلاش براي پيشبرد و پيشرفت معرفت و حقيقت و حل گره هاي معرفتي، اعتراف به خطا و اشتباه ، نقادي و پرسشگري، حساسيت نسبت به مغالطات و تناقضات ، غلبه بر ابزارگونه ديدن طرفين گفت و گو و فراتر رفتن از سيطره و سلطه و عاقبت تلاش جدي براي يافتن طرف جدي گفت و گو كه ديگرگون باشد و آدمي را نقادي و حلاجي كند ، همه مي توانند هنجارها و ارزشهاي يك گفت و گوي سالم لقب گيرند؛ هنجارهايي كه البته بيشتر وجه سلبي دارند و با توجه به انواع و اقسام گفت و گوهاي ناقص و معيوب ، بيان شده اند.

از پررنگ بودن نقش قدرت و اقتدار در معرفت و همچنين گفت و گو بسيار سخن رفته و ماهيت هر گفت و گويي با توجه به نقش و نفس اقتدار بررسي شده است اما حق آن است كه مفهوم اقتدار با آنچه سلطه و سيطره حاكم بر فضاي گفت و گو ناميده مي شود متفاوت است. معناي اقتدار عين فرديت و شخصيت است و همه مضاميني كه در فرديت موجودند قابل تعميم به عرصه اقتدار هستند . اقتدار يعني آن كه كمال جويي و پيشرفت من به عنوان يك فرد متمايز مهم است و فقط با اين تعريف است كه اقتدار را مي توان به مثابه جوهر زندگي انسان معنا كرد. اما سيطره موجود در گفت و گو با مولفه هايي چون ابزاري ديدن طرف گفت و گو و تعيين سلسله مراتب ميان آنها تعريف مي شود و بدين سبب قابل تحويل به مفهوم كلان و كلي اقتدار نيست.

پ. عرصه وجودي گفت و گو: "ديگري" فقط در فهم آدمي مشاركت نمي جويد و فقط به حوزه اخلاق انسان تعين نمي بخشد بلكه تعريف مجددي از انسان و حوزه هاي در دسترس و دور از دسترش وي ارزاني مي دارد. هويت ما چيزي جز تصويري كه ما از خودمان داريم نيست و در جهاني كه ديگري وجود نداشته باشد تصور وجود تصويري معين از انسان دشوار است. ابزار اصلي هويت براي دستيازي به تصاوير و مواضع خاصي البته زبان است . زبان رابطه تنكاتنگي با هويت و معرفت آدمي برقرار مي كند و جزو لاينفك آن محسوب مي شود اما تنها در گفت و گو است كه "زبان" و "ديگري" بتمامي موجودند و بدين سبب در گفت و گواست كه انسان به هويت و حدود و ثغور خويش پي مي برد. بدين جهت گفت و گو را مي توان منزلگاه هويت نام نهاد.

آري گفت و گو در يك سطح بر معارف و شناخت انسان مي افزايد و در لايه اي ديگر پرسشها و دغدغه هاي اخلاقي به وجود مي آورد اما بيش از اينها گفت و گو زاينده وجود و هويت انسان  است. بدون گفت و گو و اتفاق زباني آن، " ديگري" موجود نيست تا انسان با توجه بدان تعريف شود، به هويتي دست يابد و مرزهاي خودش را با ديگري مشخص سازد. گفت و گو از اين منظر به آيينه اي شبيه است كه انسان در آن تصوير و تعريف خود را باز مي يابد . انسان چيزي جز ارتباط و رابطه نيست و گفت و گو عالي ترين نوع ارتباط به شمار مي رود.

بخشي از هويت آدمي تحت تاثير رابطه و گفت و گو با امر قدسي است اما اين رابطه نيز متاثر از گفت و گوي انسان با ديگري است. هويتي كه پس از گفت و گوي انسان با ديگري براي او به وجود مي آيد راه را بر مكالمه با امر قدسي - كه اين يكي مايه و پايه هر دين و آييني است - هموار مي سازد. در هر گفت و گويي، تمايز شرط اساسي و مهم است و هرچند شباهتهاي زباني و معرفتي هم مهمند و گفت و گو بدون آنها ذميسور نيست اما عدم تمايز راه را بر هر گفت و گويي سد مي كند.

گفت و گو با ديگري با توجه به اين مباني،  تمايزي را براي انسان به وجود مي آورد تا بيشتر و بهتر به دامن گفت و گو با راز هستي متشبث شود. دوگانگي بنده و خالق كه سرچشمه هر  راز و نياز و دعا و نمازي است در اين گستره معنا مي يابد و عده اي غايت گفت و گو با مبدا هستي را در رفع اين دوگانگي مي دانند اما به نظر مي رسد رفع اين دوگانگي نه مقدور است و نه مطلوب. مقدور نيست چون آنكه با ديگري گفت و گو مي كند به تمايزي برگشت ناپذير مي رسد كه بر رابطه او با امر قدسي نيز تآثير مي گذارد و مطلوب نيست چراكه يگانگي خالق و مخلوق در هر صورت كم رنگ شدن فرديت و هويت انسان است: فرديت و هويتي كه به نظر بسياري از حقايق مهم است.

آري در ميان كاركردهاي گوناگون گفت و گو ، كاركرد آن در سه رويه معرفت ، فضيلت و هويت را بايد جدي گرفت.
کد خبر 106364

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha